شعر در مورد اسم شادی
شعر در مورد اسم شادی ,شعر درباره اسم شادی,شعر اسم شادی,شعر با اسم شادی,شعر درباره اسم شادی,شعر برای اسم شادی,شعر درمورد اسم شادی,شعر باسم شادی,شعر به اسم شادی,شعری با اسم شادی,شعر در وصف اسم شادی,شعر با کلمه شادی,شعر با نام شادی,شعر با کلمه شاد,شعر در مورد اسم شادی,شعر اسم شادی,شعر طفلی به نام شادی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم شادی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
میان این همه تاریکی، پاییز، خاکستر و کلمات مهجور
شادی تا چای عصرانه ادامه پیدا نمی کند!
شعر در مورد اسم شادی
کمترین تحریری از یک آرزو این است
آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازی…
در قناری ها نگه کن، در قفس، تا نیک دریابی
کز چه در آن تنگناشان باز، شادی های شیرین است
شعر درباره اسم شادی
وقتی تو نیستی
شادی کلام نامفهومی است
شعر اسم شادی
بلورین است
چشمان مردی که تو را گم کرده
از زمستان می آید
نمی داند
شادی پرواز پرستوها
در آسمان بهار
از چیست!
شعر با اسم شادی
تا سر زده شادی به دلم، سوخته عشقت
این سبزه ازین خاک دمیدن نگذارند.
شعر درباره اسم شادی
از شادی قدم هایم،
شوق دیدن تو را در می یابند
شعر برای اسم شادی
شادی هایت را بر صورت من بریز
فروردین من !
و اضافه هایش را پست کن
برای کسی که بهاری ندارد …
شعر درمورد اسم شادی
زندگی بی غمِ دل دیدن داشت
شادی و خوبی و خندیدن داشت
شعر باسم شادی
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
من به همه ی شادی ها بدبینم
وقتی میان این ساحل
کمی آن طرف تر از
تولد ِ لاک پشت های کوچک
نهنگی دارد جان می کند
شعر به اسم شادی
وقتی نیستی
فقط به یک چیز فکر می کنم
رفته ای
همسایه ی درخت باشی
شادی هایت را
کنار غم هایش بگذاری
شعری با اسم شادی
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش
شعر در وصف اسم شادی
شادیِ تو بی رحم است و بزرگوار،
نفس ات در دست هایِ خالیِ من
ترانه و سبزی است.
شعر با کلمه شادی
من اندوه دلم را
با شادی مردم هرگز عوض نمی کنم.
شعر با نام شادی
بگو چکار کنم؟
وقتی شادی به دم بادبادکی بند است
و غم چو سنگی
مرا در سراشیب یک دره دنبال می کند
شعر با کلمه شاد
کلید قلبم را
در دستانت می گذارم
نان شادی ام را با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم
و سربر شانهی تو
اینچنین آرام
به خواب می روم؟
شعر در مورد اسم شادی
مرا ببخش
که پنداشتم
شادی پرواز پرستوها
از شوق حضور توست
آنها بهار را
با تو اشتباه میگیرند
آخر کوچکاند
کوچکم.
شعر اسم شادی
خاطرهای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز
برایم شادی است و اندوه
شعر طفلی به نام شادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
شعر در مورد اسم شادی
این گل ز بر همنفسی می آید
شادی به دلم از او بسی می آید
پیوسته از آن روی کنم همدمی اش
کز رنگ وی ام بوی کسی می آید
شعر درباره اسم شادی
زن بودن
غمگین ترین شادی دنیاست!
شعر اسم شادی
شادی داشتنت
شادی بغل کردن سازی ست
که درست نمی شناسمش
درست می نوازمش
نت به نت
نفس در نفس
شعر با اسم شادی
درکتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سر هم میروند
هریک از این صفحه ها ، یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم میروند
شعر درباره اسم شادی
بی تو آن ظلمی که شادی کرد با من؛ غم نکرد
گریه هم یک ذره از اندوه هایم کم نکرد
شعر برای اسم شادی
سکه یک رو شادی و یک رو غم است
تا نیفتد پشت و رویش مبهم است
شعر درمورد اسم شادی
شادی و غم بعد از این در چشم من مثل همند
روزهایم بی تو، با شب کاملا مثل همند
شعر باسم شادی
شادی و غم بعد از این در چشم من مثل همند
روزهایم بی تو، با شب کاملا مثل همند
شعر به اسم شادی
برای شادی روحم کمی غزل لطفا
دلم پر از غم و درد است، راه حل لطفا
شعری با اسم شادی
گر شادی وصال تو یک دم نمی رسد
شادم که جز غمت به دلم غم نمی رسد
شعر در وصف اسم شادی
من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد
شعر با کلمه شادی
عمریست در نی شور شادی میـــدمی اما
از نــــی نمی آید به جز اندوه آهنگی
شعر با نام شادی
بیا تا با غزل عقدت کنم تا محرمم باشی
شریک شادی و شعر و شب و شور و غمم باشی
شعر با کلمه شاد
نو شدن را خط بزن در من که پاییزم هنوز
با من از شادی نگو از غصه لبریزم هنوز
شعر در مورد اسم شادی
شادی همیشه سهم خودت غم غنیمت است
شادی اگـــر زیاد اگـــر کـــم غنیمت است
شعر اسم شادی
مرا ز شادی خود شاد کن که من چیزی
بجزهمین غم جانکاه در بساطم نیست
شعر طفلی به نام شادی
ای حسرت عمری که به هر حال هدر شد
در بیش و کم شادی و غم سرزنشم کن
شعر در مورد اسم شادی
گفتند بگو خاطره ی شاد چه داری؟
از خاطره هایی که ندارم چه بگویم؟
شعر درباره اسم شادی
دلخوش به جمع کردن یک مشت “آرزو”
این “شادی” حقیر همین است زندگی
شعر اسم شادی
شادی شادی و ای حریفان شادی
زان سوسن آزاد هزار آزادی
شعر با اسم شادی
آمد آن شادی جان بر ما دی
شادی افزود مرا بر شادی
شعر درباره اسم شادی
نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او
مرا از فرط عشق او ز شادی عار می آید
شعر برای اسم شادی
با غمت شادی جهان هوس است
شادی من همین غم تو بس است
شعر درمورد اسم شادی
ای غمت خوش تر ز شادی کسان
از غم خود هر دمم شادی رسان
شعر باسم شادی
شادی از دینار باشد نیک بختانرا ولی
ک کاش بودی شادی ار دینار نبود گو مباش
شعر به اسم شادی
لاجرم پایت نمی آید ز شادی بر زمین
چون ندیم مجلس شادی فزائی بوده ئی
شعری با اسم شادی
ای باد بامدادی خوش می روی به شادی
پیوند روح کردی پیغام دوست دادی
شعر در وصف اسم شادی
روح را در تنگنای جسم کی شادی بود؟
مرغ دام افتاده را شادی در آزادی بود
شعر با کلمه شادی
آسمان بود و زمین، پله شادی با غم
غم و شادی جهان را چو مقابل کردیم
شعر با نام شادی
تو باشی خنده و یار تو شادی
که بی شادی دهان کس نخندد
شعر با کلمه شاد
همیشه دامن شادی کشیدمی سوی خویش
کشد کنون کف شادی به خویش دامانم
شعر در مورد اسم شادی
واندم که روان گشت ز شادی میگفت
شادی روان مصطفی را صلوات
شعر اسم شادی
ماننده گل ز اصل خندان زادی
وز طالع و بخت خویش شادی شادی
شعر طفلی به نام شادی
کسی که خوش نبود خاطرش به شادی تو
نصیبش از خوشی و شادی زمانه مباد
شعر در مورد اسم شادی
بفرهاد ار رسد پیغام شیرین
ز شادی جان شیرین برفشاند
شعر درباره اسم شادی
ز طبع زهره، شادی آفرینی
ز پروین، شیوه بالانشینی
شعر اسم شادی
بیا بیا که صبح شادی گذرد
به نامرادی گذرد
شعر با اسم شادی
هر دم از شادی خنده زن،
باده خور پای گل
شعر درباره اسم شادی
یک شب به محفل من
ای شادی دل من
شعر برای اسم شادی
دل برده شمع مجلس او
پروانه به شادی و سعادات
شعر درمورد اسم شادی
زهی شادی که او آید، ببیند حال من، لیکن
من این شادی نمی خواهم که او غمناک خواهد شد
شعر باسم شادی
سوی من شادی نیاید،تا نیایم سوی تو
روی شادی آن زمان بینم که بینم روی تو
شعر به اسم شادی
هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم
شعری با اسم شادی
روزی که در جهان غم و شادی نهاد پای
شادی به سوی او شد و غم رو به ما نهاد
شعر در وصف اسم شادی
از شادی تو پر است شهر و وادی
از روی زمین و آسمان را شادی
شعر با کلمه شادی
ای شاد بهر دو عالم از بی خبری
شادی غمش ندیده ای معذوری
شعر با نام شادی
نمی ماند به وصل دوستان هیچ
اگر صد سال در شادی بمانی
شعر با کلمه شاد
رطل گرانم ده ای مرید خرابات
شادی شیخی که خانقاه ندارد
شعر در مورد اسم شادی
بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
شعر اسم شادی
غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت
ز خیل شادی روم رخت زداید باز
شعر طفلی به نام شادی
جامی بده که باز به شادی روی شاه
پیرانه سر هوای جوانیست در سرم
شعر در مورد اسم شادی
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم
شعر درباره اسم شادی
بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
شعر اسم شادی
سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست
بده به شادی روح و روان حاتم طی